جدول جو
جدول جو

معنی زیان دیده - جستجوی لغت در جدول جو

زیان دیده
(دَ / دِ)
زیان زده. زیان کشیده. مغبون. خاسر. متضرر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
زیان دیده
خاسر، متضرر، مغبون
متضاد: منتفع
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کسی که به دلیل عمر طولانی یا سفر بسیار و دیدن شهرهای زیاد تجربه اندوخته است، جهان دیده
فرهنگ فارسی عمید
(چَ / چِ سُ کَ دَ)
آسیب و گزند دیدن:
در حد حجاز امن یابم
گر سوی خزر زیان ببینم.
خاقانی.
چون سوزن گر شکسته گشتم
جز چشم و سری زیان ندیدم.
خاقانی.
، خسارت و ضرر دیدن. متضرر شدن. مغبون شدن:
گاه توبه کردن آمد از مدایح وز هجی
کز هجی بینم زیان و از مدایح سود نی.
منوچهری.
با شکستم زین خران گرچه درست از من شدند
خوانده ای تا عیسی از مقعد چه دید آخر زیان.
خاقانی.
خاقانی سود و مایۀ عمر
الا ززبان زیان ندیده ست.
خاقانی.
هرچه داری اگر به عشق دهی
کافرم گر جوی زیان بینی.
هاتف
لغت نامه دهخدا
(خَ دی دَ / دِ)
خزان رسیده. پژمرده. (آنندراج) :
لیلی سمن خزان ندیده
مجنون چمن خزان رسیده.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
خاسر. متضرر. مغبون. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زیان و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(رَ دَ / دِ)
ضررکرده و خسارت کشیده و مغبون. (ناظم الاطباء) : کاروان زده و کشتی شکسته و مرد زیان رسیده را تفقد نماید. (مجالس سعدی).
دریاست مجلس او دریاب وقت و دریاب
هان ای زیان رسیده وقت تجارت آمد.
حافظ.
رجوع به زیان و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ سَ / سِ کَ دَ)
خسارت وارد آوردن، تاوان دادن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خَ دی دَ / دِ)
جهاندیده. کیهان دیده. جهان گشته. که گرد جهان گشته باشد. که سیر و سیاحت آفاق کرده باشد. بکنایه کسی که سرد و گرم زندگی دیده و شیرین و تلخ دهر را چشیده باشد. کارآزموده و مجرب:
گناه آید ز گیهان دیده پیران
خطا آید ز داننده دبیران.
(ویس و رامین)
لغت نامه دهخدا
(پَ تَ / تِ)
رجوع به گیهان دیده شود
لغت نامه دهخدا
(تَ / تِ)
متضرر. مغبون. خاسر. غبن. ذوهزارات. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). خسارت کشیده در داد و ستد و تجارت و معامله. (ناظم الاطباء) :
ز عدل و داد تو اندر همه ولایت تو
زیان زده نشد از هیچ گرگ هیچ شبان.
فرخی.
من نه برانم که تو زیان زده باشی
جمله زیان بر من است، سودتو بردار.
سوزنی.
اگر این امرود را با تو نمی دادم زیان زده می شدی. (انیس الطالبین بخاری ص 100). خلق ماخان بواسطۀ تو زیان زده شده اند. (انیس الطالبین ایضاً ص 109). رجوع به زیان و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از زیان دیدن
تصویر زیان دیدن
آسیب و گزند دیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عیان دیدن
تصویر عیان دیدن
به چشم دیدن آشکار دیدن آشکار دیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیان زده
تصویر زیان زده
خاسر، متضرر، خسارت کشیده در داد و ستد و تجارت و معامله
فرهنگ لغت هوشیار
خزان رسیده، خزان زده، پژمرده، خشکیده، زرد شده
فرهنگ واژه مترادف متضاد